خونریزی پزشک پس از تزریق واکسن
تسبیحی که به کار کلکسیونرها میآید
قیمت روز گوشی موبایل ۱۳۹۹/۱۲/۱۷
فوت پرستار پس از دریافت واکسن
جدیدترین خبرها از وضعیت استانهای بحرانزده
جهانگیری: یک دلار هم در این دولت تلف نشد
«بایدن واقعی» باز هم به برجام لگد زد
نگاهی به اظهارات رئیسجمهور درباره FATF
ساخت مسکن برای خانوارهای دارای سه فرزند
هلال احمر: لطفا به گیلان سفر نکنید
نارضایتی رهبری از وابستگی به پلتفرمهای آمریکایی
کرونا در ایران؛ جدیدترین خبرها از وضعیت استانهای بحرانزده
جهانگیری: یک دلار هم در این دولت تلف نشد/ دیوان محاسبات: ۴.۸ میلیارد دلار ناپدید شد
۳ حکایت از چشم و گوش و سَر شهید همت!
قیمت روز خودروهای داخلی ۱۳۹۹/۱۲/۱۷
محمدرضا باهنر: هنوز اصولگرایان باور ندارند دولت بعدی برای آنهاست
قیمت ارز، دلار، یورو، طلا و سکه ۱۳۹۹/۱۲/۱۷
مروری به حملات هوایی رژیم صهیونیستی به خاک سوریه در سال ۲۰۲۱/ خودزنی دریایی راهبرد جدید صهیونیستها برای بحرانآفرینی در منطقه + نقشه میدانی و عکس
«بایدن واقعی» باز هم به برجام لگد زد، اصلاحطلبان همچنان از «بایدن خیالی» میگویند
درباره خط نشان جدید پدر داماد احمدی نژاد به اصولگرایان/ اعتراف فامیل نزدیک به بلایی که احمدی نژاد سر خودش آورده!
برجام، اف ای تی اف، مشکلات مردم و وعده هشت ساله دولت
تکرار ادعایی واهی‼️
بایدن وضعیت اضطرار ملی در قبال ایران را تمدید کرد
نقشه اصلاحطلبان برای کاندیداتوری آیت الله رئیسی/ اولین استعفا برای انتخابات ۱۴۰۰ برای کیست؟
یارانه مطبوعات از اتلاف بنزین در ترافیک کمتر است
همتی: سود بین بانکی کاهش یافت
تخلف بزرگ دولت روحانی / مقصرِ وضع موجود در کشور کیست؟!
ترسی که هنوز ادامه دارد!
پاسخ مقتدرانه امام خمینی به پاپ
دعوت بایدن از مردم آمریکا
وگرنه واتیکان کجا، اینجا کجا؟!
دستاوردهای پروژه قطار ملی مترو برای کشور
راز قرار دادن پیاز داخل جوراب توسط ژاپنیها
۴ خودرویی که به راحتی قابل سرقت هستند +تصاویر
انتشار ورژنی جدید از «نرو سمیه» توسط بازیگر مشهور +فیلم
همتی: سود بین بانکی کاهش یافت
ترسی که هنوز ادامه دارد!
کسری دو تریلیون و پانصد میلیارد در آمریکا
سگ گله در حال شکار پهپاد
نوجوان هندی لحظه مرگ خود را ثبت کرد! (۱۵+)
تسبیحی که به کار کلکسیونرها میآید
تروریست هایی که مظلوم اند!
آقایان؛ با دروغ به جایی نمیرسید
پاسخ مقتدرانه امام خمینی به پاپ
دعوت بایدن از مردم آمریکا
عذرخواهی ظریف از قالیباف
برجام قابل مذاکره مجدد نیست
تنشزدایی به سبک اصلاحات
عقب نشینی اروپایی در شورای حکام
چرا آمریکا به دنبال مذاکره با ایران است؟
هیوندای از سانتافه ۲۰۲۱ رونمایی کرد
پیشنهاد برای حمایت از یک کاندیدای احتمالی
توضیح سرمربی دورتموند درباره مصدومیت هالند
ویروس کرونا از طریق سطوح منتقل می شود
فاصله سقف حقوق کارمندان ۱۵ برابر کف شد
تعیین ۸۰ نقطه برای عرضه مستقیم میوه
هوای تهران در مرز آلودگی
«شوک» به استقلال جواب مثبت داد
استفاده آمریکا از داعش به عنوان یک بمب
برداشت گلهای بهاری - خوزستان
حقوق بازنشستگان با اجرای کامل همسانسازی
پنجره استقلال با پرداخت طلب بودوروف
شکل حکمروایی در اقتصاد
سویا از جذب آزمون دست بردار نیست
نارضایتی رهبری از پلتفرمهای آمریکایی
لاوروف: نجات برجام هنوز ممکن است
خانه این شهید دیدن دارد!
تصاویر منتخب حیات وحش هفته
چرا کرونا جان ورزشکاران را گرفت؟
در انتخابات ۱۴۰۰ تکثر کاندیدا داریم
پاپ در سومین روز از سفر خود به عراق به اربیل رفت
صدور مجوز فعالیت داروخانهها توسط صنف خرازی
نگاهی به عرضههای امروز بورس انرژی
بورس کی به روند طبیعی برمیگردد؟
تعیین نرخ دیه برای سال ۱۴۰۰
پیشبینی قیمت میوه در بازار شب عید
بازدید سرلشکر باقری و امیر موسوی از قرارگاه خاتم الانبیا
روسیه و بلاروس رزمایش برگزار می کنند
افتتاح ۹ ایستگاه جدید مترو در تهران
پای نقره به بورس باز شد
تکذیب صدور حکم اعدام برای حمید صفت
اینفلوئنسرها در سال چقدر درآمد دارند؟
نقشی دولت در تعیین دستمزد کارگران چیست؟
جدیدترین خبرها از وضعیت استانهای بحرانزده
به همکاری بادولت سوریه پایبند هستیم
آغاز واکسیناسیون عمومی از خرداد ۱۴۰۰
سردردهای صبحگاهی را جدی بگیرید!
روحانی: اروپا به بیعملی خود پایان دهد
آمار فوتیهای خوزستان فاجعه است
ممنوعیت ورود تماشاگران خارجی به ژاپن
جریمه سنگین فیفا برای تیم سعودی
لاریجانی: جهانگیری کاندیدا شود من نمیآیم
کنترل مناطق راهبردی در شمال غرب یمن
الهیان: احزاب ایران صدای مردم نبودند
نگاهی به اظهارات رئیسجمهور درباره FATF
مادورو و همسرش واکسن روسی کرونا تزریق کردند
صفهای خرید و فروش امروز در بورس +جدول
شمار کرونا در جهان از ۱۱۷میلیون نفرعبورکرد
ادامه تظاهرات علیه نتانیاهو
تیم ملی فوتسال به تورنمنت تایلند دعوت شد
پرونده ۱۴۴ شهید مدافع سلامت تعیین شد
الگوی مبارز انقلابی و چریک سرخی که هر سپیده را با وضو از قرآن آغاز می کرد/ وی دستگاه جهنّمى را ساواک سرگشته کرد+مداحی
امروز سالگرد شهادت سیدعلی اندرزگو این مبارز انقلابی با بصیرت است که در طول مبارزات خود با رژیم طاغوت خواب را از مزدوران ساواک ربود.

به گزارش پایگاه خبری حامیان ولایت؛ امروز سالگرد شهادت این مبارز انقلابی با بصیرت است که در طول مبارزات خود با رژیم طاغوت خواب را از مزدوران ساواک ربود.
شهید سید على اندرزگو در رمضان سال 1318 شمسى در بازارچه گمرک خیابان شوش تهران در یک خانواده متوسط دیده به جهان گشود. او پس از طى دوران کودکى و در پایان تحصیلات ابتدایى به سبب مشکلات معیشتى ، ترک تحصیل نمود و در یک کارگاه نجارى مشغول به کار شد. از آنجایى که سید على به علوم دینى علاقه و افرى داشت پس از بازگشت از کار روزانه به منزل ، تا پاسى از شب از چشمه فیاض این علوم بهره ها مى برد و نیز در مسجد هرندى دروس فقه و اصول مى خواند
شهید اندرزگو، در نوجوانى و سالهاى شکل گیرى شخصیتش با نواب صفوى آشنا شد. منش و شخصیت این روحانى مبارز در ذهن و ضمیر او اثرى ژرف گذاشت و فرایند این تاثیر روحى ، آشنایى با تشکیلات فدائیان اسلام و راه مبارزاتى آنها بود که در تعیین مشى مبارزاتى شهید اندرزگو نقش آفرین بود.
قیام 15 خرداد و شهید سید على اندرزگو
وى که در آن سالها به سلاح علم و ایمان ، خود را مسلح مى ساخت ، سرانجام با درک و لمس روح نهضت 15 خرداد به رهبرى امام خمینى ((ره )) در سن هیجده سالگى گام به عرصه مبارزه با رژیم پهلوى نهاد. شهید اندرزگو در جریان قیام 15 خرداد خود یکى از عاملین تظاهرات پرشور مردم بود که همان شب با اهداء کتابى از امام مورد تقدیر قرار گرفت پس از واقعه 15 خرداد در همین رابطه دستگیر و تحت شدیدترین شکنجه ها قرار گرفت ، و با این که در زیر شکنجه بیهوش شده بود، به سبب عزم خدادادى کوچکترین کلامى که بتواند شکنجه گران را به مقصودشان رهنمون سازد بر زبان نیاورد. پس از رهایى از زندان با شهید حاج صادق امانى و دیگر دوستانى که از سابق مى شناخت ارتباط برقرار کرد و تصمیم به مبارزه اى پیگیر و مسلحانه علیه رژیم شاهنشاهى گرفت و در راستاى این هدف وارد شاخه نظامى هیئت موتلفه جمعیتهاى اسلامى شد. و در همین زمان مساله ترور حسنعلى منصور نخست وزیر وقت مطرح گردید و او به همراه دیگر افراد شرکت کننده در این ترور، در مراسم تحلیف شرکت کرد و اولین نفرى بود که دست روى قرآن گذاشت و سوگند یاد کرد که تا آخرین قطره خون خود نسبت به نهضت و آرمانهاى اسلامى آن وفادار بماند.
ترور حسنعلی منصور
اعدام انقلابى حسنعلى منصور با همکارى شهیدان محمد بخارائى ، رضا صفار هرندى ، مرتضى نیک نژاد و حاج صادق امانى جامه عمل پوشید. شهید اندرزگو که 19 سال بیشتر نداشت در این عملیات مسئولیت کند کردن اتومبیل منصور را در محدوده بهارستان بر عهده داشت ، تا شهید بخارائى بتواند با دقت عمل او را از پاى در آورد. وقتى که شهید اندرزگو با موفقیت وظیفه خود را انجام داد، منصور به ناچار در نزدیکى مجلس از اتومبیل پیاده ، و عازم مجلس شد و همین امر فرصتى فراهم آورد که شهید بخارائى از این موقعیت به دست آمده ، استفاده کرد و خشم و نفرت ملت مسلمان ایران را با گلوله اى که شلیک کرد در گلوى او نشاند. ابراز کرد. پس از این حرکت ، شهید اندرزگو براى اطمینان از مرگ منصور، خود را به او رساند و گلوله دیگرى در مغزش خالى کرد و بسرعت متوارى شد. و از آن بعد زندگى مخفى اختیار ولى هرگز خود را از مبارزه پس نکشید و بیش از پیش در این عرصه گام برداشت . او مخفیانه در قم زندگى و تحصیل علوم حوزوى را ادامه داد.
رژیم که از یافتن وى مایوس شده بود او را غیابا محاکمه و به اعدام محکوم کرد.
پس از مدتى که او و دیگر همرزمانش مشغول فراگیرى علوم حوزوى بودند، توسط ساواک شناسایى شدند. اما اندرزگو توانست فرار کند و خود را مخفیانه به عراق رساند و از نعمات وجودى امام ((ره )) از نزدیک استفاده ها ببرد؛ ضمنا هر وقت فرصتى پیش مى آمد با سخنرانیهاى پرشور خود در شنوندگان تاثیر بسزایى مى گذاشت و آنان را به تحرک وا مى داشت . شهید، در سال 1345 به ایران بازگشت و به قم رفت و مجددا سرگرم فعالیتهاى انقلابى شد که دوباره شناسایى گردید و ناگزیر به تهران آمد و در محله چیذر سکنى گزید.
زندگی شهید سید على اندرزگو
در چیذر تحصیل علوم دینى و مبارزاتش را از نو و در بعدى دیگر آغاز کرد. در همین جا بود که ازدواج کرد و یکسال و نیم در یک اتاق اجاره اى با همسرش زندگى کرد. افراد زیادى به عنوان میهمان به منزل وى رفت و آمد مى کردند که بعدها معلوم شد، آنها سربازان واقعى آقا امام زمان (عج ) بودند و تحت آموزش وى قرار مى گرفتند. وى به مرور زمان بر وسعت فعالیتهاى انقلابیش افزود و براى این که شناسایى نشود منزلش را پس از مدتى عوض کرد.
فرار به افغانستان
در سال 1351 شمسى ، یکى از دوستان وى دستگیر، و در زیر شکنجه هاى طاقت فرسا به مواردى در رابطه با شهید اندرزگو اعتراف کرد و ساواک از سر نخى که به دست آورده بود، در صدد دستگیرى وى برآمد، اما او توانست مثل همیشه از دست ساواک بگریزد و به قم برود. در قم مجددا با نام مستعار و با ظاهرى دیگر، اتاقى اجاره کرد و مشغول فعالیت شد و با گروههاى مبارز مسلمان به برگزارى ارتباط پرداخت و براى آنها پول و اسلحه و مهمات و امکانات فراهم ساخت . بار دیگر ساواک موفق به شناسایى و محل زندگى او شد و این بار نیز وقتى به اتاق او ریختند وى از معرکه گریخت و با نامى دیگر و در لباسى مبدل ، خود را به مشهد رساند و در آن شهر با حجت الاسلام عباس واعظ طبسى (تولیت فعلى آستان قدس رضوى ) تماس گرفت و با کمک ایشان توانست همراه همسرش و به طور پنهانى از طریق زابل و زاهدان به افغانستان فرار کند.
وى در افغانستان تنها یک ماه دوام آورد و روح بلند او نتوانست دور از مبارزه باشد، لذا تصمیم به بازگشت گرفت و مخفیانه خود را به مشهد رساند.
سفر به سوریه و لبنان
در این دوران شهید اندرزگو، روزها با لباس مبدل و با نامهاى مستعار به شهرستانهاى مختلف مسافرت مى کرد و به فعالیتهاى تبلیغى مشغول مى شد و شبها نیز در نزد ادیب نیشابورى به توسعه معلومات مى پرداخت و همزمان ، طلاب دیگر را نیز از اطلاعات علمى و مبارزاتى اش بهره مند مى ساخت . او در مشهد چندین خانه عوض کرد و نیز پنهانى به سفر حج مشرف شد. در سفر دیگرى که عازم انجام عمره شده بود خود را به نجف اشرف رساند و به زیارت امام ((ره )) نائل و از انفاس قدسى این دریایى بیکران فیض ، نیرو گرفت . و سپس به سوریه و لبنان سفر کرد و بر تجربه هاى مبارزاتى خویش افزود.در لبنان با نماینده امام ((ره )) در سازمان الفتح تماس گرفت و ضمن دیدن تعلیمات نظامى طرز استفاده از سلاحهاى سنگین را فرا گرفت و مقدمات وارد کردن چنین اسلحه اى را به ایران تدارک دید.
تصمیم برای ترور محمدرضاشاه
سید پس از بازگشت به ایران همزمان با اوجگیرى انقلاب اسلامى تصمیم به نابودى شاه گرفت . لذا با یک برنامه 6 ماهه ، رفت و آمدهاى شاه را تحت نظر گرفت تا بتواند با وارد کردن مواد منفجره از فلسطین ، هدف خود را پیاده کند، لیکن در این امر توفیق نیافت ، لذا دست به کار شد، تا به کمک شخصى در داخل کاخ سلطنتى به این مهم دست یابد که با رویداد شهادتش توفیق اجراى آن را از دست داد.
"کبری سیلسپور" همسر شهید اندرزگو که سال ها همراه و یار آن شهید بود درباره آخرین دیدارشان گفت:
آخرین باری که آقای اندرزگو را دیدم، روز شانزدهم ماه رمضان سال 57 بود. آنروزها حالش فرق داشت و میگفت: "احساس میکنم ساواک بدجوری دنبالم است. اوضاع خیلی دارد سخت میشود. میخواهم بروم تهران و اعلامیههای امام خمینی را چاپ کنم. اعلامیهها دربارهی آتش زدن سینما رکس آبادان توسط عوامل شاه است."
آنروز حاج آقا یکدست لباس روحانی نویی که داده بود دوخته بودند، پوشید، عمامهی مشکی سیدی را بر سر گذاشت. خیلی زیبا شده بود. رفت جلوی آینه و نگاهی به سر و وضع خودش انداخت. باورم شد که این یکی دیگر چهرهی اصلی اوست و هیچ تغییر و گریمی در آن نیست.
خیلی خوشم آمد. با خنده نگاهی به او انداختم و گفتم: "میگم حاج آقا، چه خوبه این لباس رو بپوشید!" برگشت، نگاهی انداخت و لبخندم را با تبسمی زیبا پاسخ داد و گفت: "نه خانم! این لباس زیبا و نو، باید بماند برای روزی که حضرت امام خمینی با پیروزی وارد مملکت میشوند. آنروز این لباس را خواهم پوشید، عمامهی سیدیام را بر سر خواهم گذاشت و به استقبال امام خواهیم رفت. آنروز که مردم با خوشحالی به استقبال امام و همهی روحانیون میآیند."
خندهای زیبا کرد و ادامه داد: "آنروز از شما هم بهعنوان اینکه همسر یک مبارز بودید، استقبال گرمی خواهد شد و گوسفند جلوی پایتان قربانی خواهند کرد."
ولی حال و هوایش چیز دیگری میگفت. حالش این بود که دارد به شهادت نزدیک میشود. اسارت، آنهم بهدست طاغوت، از او کاملا بعید بود.آنروز خداحافظی کرد و رفت. صبح روز نوزدهم رمضان هم تلفن زد. بعدها فهمیدم که همین تلفن، باعث لو رفتن او و منجر به شهادتش شد. چون، حاج آقا کسی نبود که بهراحتی تسلیم طاغوت شود. او که همواره در مبارزه و خطر بود، شهادت را بالاترین رستگاری و فوز میدانست. همان تلفن باعث شد که محل سکونت ما هم در مشهد نیز لو برود.
همسر شهید اندرزگو نیز در مشهد دستگیر و به همراه چهار فرزند کوچکش راهی زندان ساواک می شود. خانم سیلسپور پس از دو ماه شکنجه در شرایطی از زندان رها می شود که از شهادت سیدانقلابی بی اطلاع است و با ورود حضرت امام خمینی (ره) انتظار دارد همسرش را در کنار امام ببیند.
همسر شهید اندرزگو در این باره گفت: روزهایی که قرار بود امام بیاید، ما هر لحظه انتظار میکشیدیم که ایشان هم بیاید. خیلی چشم انتظار بودم که سید را پهلوی امام ببینم. امام که آمد، آمدند و ما را بردند پهلوی ایشان. آنجا بود که فهمیدم حاج آقا شهید شده است. وقتی حضرت امام خبر شهادت او را به ما داد، باور نمیکردم. گفتم نه، ولی امام گفتند: "چرا، اینگونه است و سید بزرگوار شهید شده است."
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، "تهرانی" شکنجهگر معروف ساواک، در اعترافاتش قضیهی شهادت سید را تعریف کرد و مزار او را در بهشتزهرا (س) به ما نشان داد.
سرانجام اندرزگو 40 ساله پس از سالها مبارزه با رژیم ستم شاهی، دوم شهریور (نوردهم ماه مبارک رمضان) سال 1357، تنها چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در محاصره مأموران ساواک به درجه شهادت نائل آمد.
وصیت نامه شهید سید علی اندرز گو
شهید اندرزگو در آخرین دیداری که با همسرش داشته به او می گوید : من میروم و ممکن است دیگر مرا نبینی اما دوست دارم فرزندانم را به گونه ای بزرگ کنی که جز به انجام رسالت و مسئولیت مکتبی به هیچ چیز دیگر فکر نکنند تا شایستگی ادامه راه را پیدا کنند .
نحوه شهادت شهید اندرزگو
از آن جایی که ماموران ساواک به طور دایم در جستجوی وی بودند، توانستند اطلاعاتی حین شکنجه تعدادی از مبارزان اسلامی، از اندرزگو به دست آورند. ساواکی ها در چارچوب این اطلاعات تلفن های قسمت وسیعی از شهر تهران را تحت کنترل گرفتند تا توانستند، رد مکالمات او را به دست آورند و پی بردند که شهید اندرزگو روز 19 ماه مبارک رمضان افطار را در منزل یکی از دوستانش خواهد بود.
شهید اندرزگو، نزدیکی غروب آن روز با یک موتور گازی راهی منزل دوستش شد؛ ماموران ساواک قبلاً منطقه را به محاصره در آورده بودند. وی پس از ورود به خیابان سقاباشی متوجه حضور ماموران ساواک شد، اما برای فرار از مهلکه، دیگر دیر شده بود . وی با پناه گرفتن در پشت یک اتومبیل سعی در گمراه کردن ماموران داشت ، اما ماموران رژیم از فاصله دور پاهای او را مورد هدف قرار دادند. شهید اندرزگو در حالی که خون، به شدت از پاهایش جاری بود، توانست تعدادی از اسنادی را که در جیب داشت در دهان گذاشته و بجود و تعداد دیگر را نیز با خون خود آغشته کرد تا به دست ماموران ساواک نیافتد. دژخیمان رژیم که سخت از این چریک مسلمان وحشت داشتند از فاصله دور او را به گلوله بسته بودند و از این باک داشتند که اندرزگو به خودش مواد منفجره بسته باشد، آن ها وقتی مطمئن شدند که اندرزگو قادر به انجام حرکتی نیست به وی نزدیک و او را روی برانکارد قرار دادند، اما سّید با تکانی خود را از روی برانکارد به داخل جوی آب انداخت. لحظه شهادت فرا رسیده بود و او در روز ضربت خوردن مولایش علی (ع) و در حالی که روزه بود و روزه خود را با خوردن اسناد باز کرد، به لقای پروردگارش شتافت. سیّد همواره گفته بود که: «زنده مرا نخواهند یافت» و سرانجام نیز چنین شد.
سرانجام پیگردهای بیشمار ساواک جواب داد و اندرزگو مورد شناسایی قرار گرفت و در سال 1357 به شهادت رسید
شهید اندرزگو چریکی بود که دامنه مبارزاتش، از لبنان تا افغانستان گسترده بود. او در مدّت اقامتش در لبنان، در تشکل بخشیدن به گروه های بسیاری از مبارزان پراکنده فلسطینی موفقیت هایی کسب کرد. ساواک 15 سال سایه وار دنبال او می گشت، لکن هر وقت به مخفیگاه وی می رسید، سیّد توانسته بود از دام ماموران بگریزد.
عبدالکریم سپهرنیا، دکتر حسینی، شیخ عباس تهرانی، ابوالحسن نحوی، سیّد ابوالقاسم واسعی، محمد حسین الجوهرچی ، نام هایی بودند که سید از آن ها استفاده می کرد و مناسب هر نام، به چهره ای ظاهر می گردید.
منبع : حامیان ولایت