امکان تولید ماهیانه ۱۵ میلیون دُز واکسن
دارندگان سهام عدالت بخوانند
وقتی مرعشی دلسوز «ولایت» و «محور مقاومت» میشود!
چرا ایران دعوت برای مذاکره را رد کرد؟
آلمان در آستانه تمدید مجدد محدودیتکرونای
بازیکنی که در پرسپولیس جانشین ندارد
مراسم عزاداری شهادت حضرت شاهچراغ (ع)
سیاست بایدن همان سیاست ترامپ است
رسوب ۹۰ میلیون دلار کالا در گمرک
درج هزینه پیامک جرائم رانندگی در قبوض تلفن
ثمره FATF بدون تضمین چه بلایی خواهد بود؟
۳۰ سال سلامم بوی نفت میداد
خیانت مگر جز این است؟
واکنش وریا غفوری به پایان کار فکری
واکسن فایزر باز هم تلفات داد
جشنواره تئاتر فجر؛ دور از شان تئاتر و انقلاب / حکایت نگاهی که از تئاتر دریغ میشود
راز به کارگیری ۲ آتشبار روسی علیه اسرائیل در سوریه/ گام بعدی ساقط کردن جنگندهها با «اس۳۰۰» است
گاردین: «بایدن» مسیر «ترامپ» را در برجام در پیش گرفته است
مراسم عزاداری شهادت حضرت شاهچراغ (ع)
گاف عجیب بایدن که حتی کاخ سفید هم نتوانست سانسور کند
ناطقنوری در انتخابات ۱۴۰۰ کاندید میشود؟
۳ سناریو برای محدودیتهایی کرونا در نوروز/ استقرار ۳۵۰۰ گشت پلیس در جادههای کشور
قیمت ارز، دلار، یورو، سکه و طلا ۱۳۹۹/۱۲/۱۳
قیمت روز خودروهای داخلی ۱۳۹۹/۱۲/۱۳
وقتی مرعشی دلسوز «ولایت» و «محور مقاومت» میشود! /تکرار سناریوی منتظری علیه سپاه توسط حلقه قدیمی قدرت و ثروت
واکنش مدیر شبکه کودک
بازی جدید احمدی نژاد در انتخابات ۱۴۰۰
فکری، برکنار، فرهاد مجیدی سرمربی جدید استقلال/سناریوی حذف فکری از استقلال نتیجه داد
رفتارهای منافقانه برخی هنرمندان با رسانهملی/ فحشهایشان را به تلویزیون دادند؛ حالا با باجدهی مدیران برگشتند!
داستان ناشنیده شاه و شارون / زن آمریکایی در ایران چه میکرد؟ (فیلم)
نوجوان هندی لحظه مرگ خود را ثبت کرد! (۱۵+)
چرا نباید تلفن هوشمندتان را در داشبورد خودرو بگذارید؟
گیاهی را به نفع کبد، روزانه مصرف کنید
چه خراب شده ای ساخت، ترامپ!
۳۰ سال سلامم بوی نفت میداد
واکنش وریا غفوری به پایان کار فکری
نخستین حلقه ازدواج جهان متعلق به کیست؟ +عکس
واکنش مدیر شبکه کودک
نوسازی واحدهای روستایی
ترامپ در اولین سخنرانی خود چه گفت؟
از کابینه میتیکومان تا کابینه ضرغامی
مدیر مسئولیتپذیر و پاسخگو به این میگن
قبل از امضا به سراغ روانپزشک بروید!
ثمره FATF بدون تضمین چه بلایی خواهد بود؟
خیانت مگر جز این است؟
نظر سعید محمد درباره FATF
محسن رضایی: 25+1 لازم داریم
علیضیا: دیه انسان پول یه نیسان گلابیه
چرا انگلیسیها عاشق جنگ هستند؟
لوایحی تکمیلکننده پازل برجام نافرجام
نوجوان هندی لحظه مرگ خود را ثبت کرد!
چرا دوقسمت آخر «پایتخت» ساخته شد؟
روایت الله کرم از جزئیات نامه خاتمی
صاحبخانه کلید را به دست دزد داد!
فوتبال چگونه به وجود آمد؟
آغاز فروش دناپلاس توربواتوماتیک وتارا
رحیمی: سه گروه علیه تراکتور
قیمت جهانی طلا افت کرد
بیت کوین صعود خواهد کرد؟
آزادسازی منابع ایران دلار را ارزان می کند؟
آخرین قیمت انواع کنسول بازی در بازار
تجمع مغازهداران اهواز مقابل فرمانداری
شهیدی که از صداوسیما به نبرد با حرملهها رفت
از کابینه میتیکومان تا کابینه ضرغامی
پیامکی که پرسپولیسیها را نگران کرد
تقدیر فدراسیون کرواسی از پرسپولیس
آخرین آمار مبتلایان به کرونا تا ۱۳ اسفند
ریچارد نیفیو عضو جدید تیم بایدن درباره ایران چه میگوید؟
اکبر عبدی در بیمارستان بستری شد
زیدان در کنار الهامی روی نیمکت استقلال!
حکم روحانی برای غلامعلی حدادعادل
رقم توافق فکری و استقلال لو رفت
دلیل تأکید قرآن بر درختکاری چیست؟
یگان قتل»، ابزار بن سلمان برای سرکوب مخالفان
محمود احمدی نژاد افشاگری می کند؟
تعویق FATF چه تاثیری بر بورس دارد؟
چرا نباید تلفن هوشمندتان را در داشبورد خودرو بگذارید؟
همجوار با مرگ؛ از مدرسه تا میدان جنگ
واکنش بازار ارز به آزادسازی منابع بلوکه شده
سر سفره چرب و نرمی نخواهند نشست
گیاهی را به نفع کبد، روزانه مصرف کنید
نارضایتی خود را با عدم مشارکت در پای صندوقهای رای نشان میدهند
شرایط پرداخت حقوق کارکنان دولت اعلام شد
هزینه خرید آجیل عید
نگرانی پرسپولیس با پیامک وزارت بهداشت
برادرزاده رئیس جمهور سابق آمریکا
عکس/ منطقهای با دمای منفی ۵۰ درجه
عکس/ آتش سوزی در شیرخوارگاه آمنه
ازدواج اشرافی محمدرضاشاه پهلوی و فوزیه
تعیین تکلیف میادین مشترک کشور تا پایان دولت
نمادهای تاثیرگذار امروز ۱۳اسفند ۹۹ در بورس
به هیچوجه به قلعهنویی رضایتنامه نمیدهیم
سفر به کدام شهرها در نوروز ممنوع است؟
هیاتی از وزارت کشور و مجلس راهی سراوان شد
ماهی قرمز عامل انتشار ویروس کرونا؟
پیشنهاد ۷ میلیاردی تراکتور به گزینه استقلال
وزیربهداشت: آماده موجهای سنگین کرونا هستیم
سفارت ایرلند در تهران بازگشایی میشود
انفجار در مرکز تست کرونا در هلند
میلیاردر ژاپنی هشت نفر را به ماه میبرد
قتل عام بی رحمانه عراقی ها در بزرگراه مرگ
رازی از شهید مدافع حرم که در دستنوشتهاش فاش شد
برادرم به من گفت سریع حرکت کنم ولی من هنوز بند پوتینم را نبسته بودم که دیدم برادرم همراه عدهای دیگر سوار تویوتا شدند و به راننده گفتند حرکت کن. داد زدم من این جا هستم.

به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»مصطفی نمیدانست چطور باید حرفش را به رقیه خانم بزند. دل دل میکرد و دائم جملاتش را تغییر میداد. بالاخره دل را به دریا زد و گفت الان که در ماه محرم برای غربت و مظلومیت خاندان پیامبر به سینه میزنیم و میگوییم کاش بودیم تا همراهیتان میکردیم، در سرزمینی دیگر آن هم در عصر ما تاریخ در حال تکرار شدن است. حرم حضرت زینب(س) به خطر افتاده و این بار اگر ما نرویم جلوی چشممان به ساحت خانم هتک حرمت میشود.
رقیه خانم همه این صحبتها را آرام میشنید. میدانست مصطفی باید برود، میدانست حرفهایش درست است اما با دل مشوش خود چه میکرد؟ بالاخره راضی شد و همسرش را در محرم سال ۹۴ راهی سوریه کرد.
اما از چشمان رقیه خانم و نگرانیهایش پیدا بود این حرفها برای مصطفی معنی ندارد. او این نسل را به خوبی میشناخت و میدانست کارشان را نیمه رها نمیکنند. همین هم شد. به محض به دست آوردن سلامتی دوباره سال ۹۵ همه دیدند پدر ساکش را جمع میکند. رقیه خانم جلو آمد و گفت: مادرت مریض احوال است، بعد از شهادت ماشاءالله و محمود دیگر طاقت دوریات را ندارد. اما مصطفی بلد بود همه، حتی مادر را چطور راضی کند.مصطفی رفت و چند روز بعد خبر آمد مجروح شده و در بیمارستان بستری است. پسرها به نوبت بالای سر پدر پرستاری میدادند و یخ روی زخم پدر میگذاشتند مبادا عصب دست از بین برود. همه اعضای خانواده شاید ته دلشان از این مجروحیت خیلی هم ناراضی نبودند. چرا که حالا دیگر پدرشان تکلیف خود را انجام داده و لااقل با یک دست مجروح کنارشان خواهد ماند.
سال ۹۵ که دوره مأموریتش تمام شد و برگشت بعد از مدتی دوباره درخواست رفتن داد. این بار گره در کارش افتاده بود و با اعزام مجددش موافقت نمیشد. نذر کرد سه بار قرآن را ختم کند. آخرین ختم قرآن را در حرم امام رضا (ع) خواند و به ایشان متوسل شد تا گره از کارش باز شود. امام هشتم صدایش را شنید و حاجتش را روا کرد.
سال ۹۶ سومین اعزام به سوریه فراهم شد. رقیه خانم بیتاب تر از تر وقت دیگری بود. او این حس را یکبار دیگر تجربه کرده بود. حس اینکه ندایی در دلت میگوید این آخرین دیدار با عزیزت خواهد بود. دخترشان را جلو فرستاد. فرزانه تک دختر آقا مصطفی بود و شاید حرفش بیشتر اثر میکرد. فرزانه گفت: بابا پس کی قرار است استراحت کنی؟ دیگر بس است. شما دین خودت را ادا کردی. وقتش شده بمانی کنار ما. رقیه خانم پشت دختر را گرفت و همین حرفها را زد. مصطفی با تعجب گفت: خانم شما دیگر چرا؟ شما که خودت کوهی از صبر و استقامت هستی.
رقیه خانم گفت: من یکبار خبر شهادت محمود برادرت را شنیدم، دیگر تحمل ندارم خبر شهادت شما را هم بیاورند.
محمود برادر دوم مصطفی بود که در کربلای ۴ سال ۶۵ به شهادت رسیده بود، همان عملیاتی که مصطفی چشمش را از دست داد. رقیه خانم هشت سال با محمود زندگی کرده بود و دو فرزند داشت. بعد از دو سال که پیکر همسرش را برگرداندند، مصطفی از او خواست با هم ازدواج کنند تا بتواند برای فرزندان برادرش را پدری کند. رقیه خانم هم که ازدواج با یک جانباز را افتخاری میدانست پذیرفت و حالا بعد از ۲۹ سال تاریخ داشت برایش تکرار میشد.
«شب جمعه بود. دعای کمیل را در بابالمراد حضرت قاسم بن علی النقی (ع) خواندم. بعد به گلزار شهدای هفت امامزاده رفتم. آنجا پایان دعای کمیل بود. از من خواستند یارب یارب آخر دعا را بخوانم. من هم در پایان دعا به حضرت ابوالفضل متوسل شدم. آن شب در عالم خواب دیدم در زمان جنگ هستم. البته با برادرم غلامرضا مثل قبلاً که در جنگ با هم بودیم به ما خبر داده بودند که عملیات است. انگار که محل عملیات در کنار یک امامزاده بود.وقت خداحافظی مصطفی برخلاف دفعات قبل سه بار با چشمانی اشک آلود از او خواست حلالش کند. میدانست شهید میشود. خواب دیده بود و خبر داشت. همان خوابی که بعد از شهادتش لا به لای دستنوشتههای او پیدا شد.
برادرم به من گفت که سریع حرکت کنم ولی من هنوز بند پوتینم را نبسته بودم که دیدم برادرم همراه عدهای دیگر سوار تویوتا شدند و به راننده گفتند حرکت کن کس دیگری نیست. داد زدم من این جا هستم، چرا میگویید کسی نیست؟ بعد خودم را سوار بر ماشین دیدم. البته به شکل دیگری بودم. در همان حال یادم آمد که ممکن است با رفتن به عملیات شهید شوم و غسل شهادت نکردهام. به برادرم این مطلب را گفتم و او گفت: سریع حرکت کن. یک دفعه یادم آمد کسی که موقع جنگیدن به شهادت برسد حنظله غسیل الملائکه میشود. از خواب که بلند شدم هنگام نماز صبح بود. وضو گرفتم و به امامزاده قاسم رفتم. آنجا اذان گفتم و نمازم را خواندم.»
بالاخره مصطفی رفت و بعد از چند روز در عملیات تصرف منطقه بوکمال سوریه که بسیار مهم و حساس بود، خواب خود را تعبیر کرد و در ۲۹ بهمن سال ۹۶ به شهادت رسید.
وقتی در آخرین تماس چند لحظه قبل از شهادتش همسرش از مصطفی میخواهد مراقب خود باشد، او در جوابش میگوید: اینجا خبری نیست و فقط باران میبارد! شهید مصطفی زاهدی بیدگلی زیر باران رحمت خدا مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و شهید میشود.
پیکر پاک اولین شهید مدافع حرم آران و بیدگل در گلزار شهدای هفت امامزاده همین شهر به خاک سپرده شد.