عِرق ملی یا تابعیت آمریکا و کانادا؟! / دغدغه اصلی شومن‌های پوشالی چیست؟

چنین اتفاقاتی نه‌تنها از دایره حقوق بین‌الملل و روابط میان کشورها، حادثه پر سر و صدایی بوده بلکه در حیطه دنیای سلبریتی‌ها و نیز چهره‌های مطرح محل پرداخت صفحات مجازی آنان نیز قرار می‌گیرد. چنین حادثه‌ای در کشورهایی که صاحب رسانه هستند، معیار و سوژه فضای مجازی است تا جایی که این «چهره‌ها» هستند که به آن پر و بال می‌دهند و آن را به سمت اهداف مشخص هدایت می‌کنند.

انتخابات ایالات متحده آمریکا مصداقی است از این ماجرا به نحوی که متأثر از هالیوود و برندهای بازیگری این سینمای پرطمطراق، حتی جریان آراء مردمی نیز تغییر می‌یابد. اینها با جریان‌سازی به یکباره تصمیم‌گیری‌های سیاسی و بین‌المللی را نیز تحت تأثیر قرار می‌‎دهند و این رویه همیشه به شکل ادامه‌داری دنبال می‌شود.

سلبریتی‌های منفعل کف خیابان

آنها که عنوان سلبریتی در کشور ما دارند، نشان داده‌اند که از این قافله عقب هستند و مسیر یک بام و دوهوایی را هدف قرار می‌دهند؛ همچنانکه در تحولات سیاسی و خصوصا انتخابات ریاست‌جمهوری نه فقط در میدان مجازی بلکه در کف خیابان هم ظاهر می‌شوند. هرچند عامه مردم تنها به چشم بیننده به جماعت سلبریتی‌های خودی نگاه می‌کنند و نه پیروی از ایده‌های آنان!

جستجو در فضای مجازی طی دو روز اخیر و صفحات اکثریت این چهره‌ها نشان می‌دهد که آنان به طرز عجیبی دوباره سیاست انفعال در پیش گرفته‌اند. نکته جالب اینکه ترور دانشمند هسته‌ای و دفاعی ایرانی، لااقل در مقام واکنش حتی گاه در صفحات سلبریتی‌های خارجی نیز دیده می‌شود اما جایش در پیج‌های بیشتر سلبریتی‌های داخلی زیادی خالی به نظر می‌رسد.

شاید به جز چند مورد که از سوی برخی فیلمسازان و سریال‌سازان متعهد دیده می‌شود اما سیاست سکوت این سلبریتی‌ها بیش از اندازه در ذوق مخاطب می‌زند. همین ماجرا هم باعث شده که تک‌چهره‌هایی از آنان از این اتفاق حیرت کرده و تیغ انتقاد را به سمت همکاران خود ببرند.

واکنش پیشکش؛ ضدملی کار نکنید

صفحات سلبریتی‌ها در ایام اخیر را مرور کنید؛ همگی ناشر پیام‌های اغراق‌گونه و از سر تملقی است که نسبت به درگذشت هنرمندان کاربلد و فقید کشورمان عرضه شده اما هیچ اشاره‌ای نسبت به ترور شهید فخری‌زاده دیده نمی‌شود. در ساعات گذشته حتی شواهد از انتشار کامنتی ضدملی از سوی یکی از بازیگران دست چندم سینما و تلویزیون (الف. امینی) ذیل خبر شهادت شهید فخری‎‌زاده در صفحه اینستاگرامی ایران اینترنشنال می‌دهد که مایه حیرت مخاطبان شده است!

هرچند سلبریتی‌های ایرانی از ابتدا هم نشان داده‌اند که در واکنش به سوژه‌های روز و در رقابت با یکدیگر در فضای مجازی کم نمی‌گذارند؛ از این جهت که عمده آنان در انتظار نشسته‌اند ابتدا چهره شاخصی به اتفاقی واکنشی نشان دهد تا بقیه نیز برای عقب نماندن از بقیه، آن را بازنشر دهند.

بنابراین نه اینکه همه هنرمندان ایرانی سراغ چنین موضوعاتی نروند اما گویا برای خودسانسوری و تحریم درون‌گروهی مجبورند منتظر اولین واکنش از سمت یکی از چهره‌ها باشند؛ اتفاقی که در زمان شهادت سردار سلیمانی نیز رخ داد و به یکباره همه فضای مجازی هنرمندان را به خود اختصاص داد.

شاید حالا که بیانیه ۴۰ نفر از اهالی هنر در محکومیت ترور دانشمند هسته‌ای کشور منتشر شده، سیلی از همراهی و تسلیت به راه بیفتد که این امر هرچند نیکوست اما بسیار دیر هنگام است.

تقلید ناقص از هالیوودی‌ها

از طرفی بسیاری از این به اصطلاح هنرمندان، در دنیای سیاست با اتفاقات ریز و درشت داخلی، همیشه صفحات خود را محل نیش و کنایه‌های بی‌ربط و باربطی نیز قرار می‌دهند اما به نظر می‌رسد تا موضوعی وجه بین‌المللی پیدا می‌کند سیاست متضادی در پیش می‌گیرند. گفته می‌شود این نیز شاید به خاطر اقامت‌هایی باشد که برخی از آنان در کشورهایی مثل آمریکا، کانادا و غیره دارند؛ از این بابت که هر اقدامی حضور آنان را تحت شعاع قرار می‌دهد.

بنابراین سلبریتی‌ها و بازیگرانی که همواره سعی می‌کنند به هر شکل و طریقی خود را در لوای چهره‌های قابل سینمای جهان از جمله هالیوود ببینند و لااقل چنین خیال‌پردازی را در ذهن دارند، نه فقط جلوی دوربین بلکه در عامل واقع نیز می‌توانند از آنان الگو برداری کنند!  

فراموش نکنیم که امروز این صفحات مجازی خود مبدل به رسانه‌ای است که گاه میلیون‌ها هوادار دارد؛ رسانه‌هایی به ظاهر خُرد که هنوز سلبریتی‌ها نمی‌دانند چگونه و برای چه باید از آنان استفاده کنند. گویا این صفحات قرار است صرفا محلی برای خودنمایی و تبلیغات سودآور آنان باشد.