تلاش آمریکا برای محکومیت ایران
شیوع کرونا در2 ناو آمریکایی
تغییر سبک زندگی،برای مقابله با کرونا
واکسیناسیون کرونا هنوز در بهشت زهرا آغاز نشده است
اوضاع ذی قار عراق همچنان ناآرام است
اضطراب بازار ارز در پایان هفته
کیفیت هوای امروز پایتخت اعلام شد
فضای مجازی مزایای بی نظیری دارد
خودزنی ائتلاف سعودی در یمن
جریمه برای شرکت هواپیمایی بوئینگ
رهبر انقلاب: سیّد مرتضی علمالهدی از برجستگان تاریخ اسلام و از مفاخر علمی به شمار میرود
گره اصلی مذاکره ایران و آمریکا
قیمت خودروهای داخلی ۱۳۹۹/۱۲/۰۷
قیمت ارز، دلار، یورو، طلا و سکه ۱۳۹۹/۱۲/۰۷
مواضع برجامی بایدن مذاکره با ایران را به خطر انداخته است / آمریکا باید تصویر ایران به عنوان یک دشمن را تعدیل کند
آیا جهرمی از مهلکه CDN تلگرام نجات پیدا می کند؟
هشدار وزیر بهداشت، ویروس انگلیسی در همه استانها وجود دارد/ واکسن چینی چند روز دیگر میرسد
خوردن ناشتای این میوه معجزه میکند
حلقه قدرت و نفوذ «خط ۳» زیر تابلوی امام/ حامیان منتظری در بیت امام چه میکنند؟
سی سخت ۸ روز پس از زلزله
امروز یک قدرت مسلط هستیم/ در هر میدانی که دشمن مردم عزیزمان را تهدید کند حضور مییابیم
تجهیزات کشف شده از تروریست عوارضی تهران
جابجایی خانه ۱۳۹ ساله در سافرانسیسکو
۱۴۰۰ هزار میلیارد تسهیلات پرداخت شد
کار کمیسیون مشترک
نگاهی به جوخههای ترور در دهه 60/از علی زرکش منافق تا مسعود رجوی
در سراوان چه خبر است؟
اختلافات سیاسی بر سر ماسک
ترامپ از دادگاه خلاص میشود؟
به این میگن مجلس جمهوری اسلامی
استوری یحیی گلمحمدی به مناسب روز مرد
پست اینستاگرامی قالیباف به مناسبت روز پدر +عکس
واکنش مهراب قاسم خانی به مالیات اینفلوئنسرها
لباس زوج آمریکایی در جشن نامزدیشان +عکس
روی دیگر نیوتون؛ پیشگویی دانشمند بزرگ/ آیا جهان در سال 2060 نابود میشود؟
تازه عروس پیمان قاسم خانی کیست؟ + عکس
۱۴۰۰ هزار میلیارد تسهیلات پرداخت شد
فامیل ملکه انگلیس به جرم تجاوز محکوم شد | اعتراض قربانی به حکم
اختلافات سیاسی بر سر ماسک
ترامپ از دادگاه خلاص میشود؟
اعتکاف متفاوت این طلبهها +عکس
مردترین مرد؛ روزت مبارک
کرونا تا چند ساعت روی لباس میماند
کار کمیسیون مشترک
کنایه تند نماینده به احمدینژاد
به این حرف روحانی ، گریه کنید
تدبیر در این دولت نابود شد!
در سراوان چه خبر است؟
به این میگن مجلس جمهوری اسلامی
واکنش قالیباف به صنعت هسته ای
روسیه حمله به سوریه را محکوم کرد
وضعیت فاجعه بار در ارمنستان
طارمی جزء بهترینهای اروپا
درخواست ناجا برای واکسن
آیا نفت 100 دلاری بازمیگردد؟؟
اعتکاف متفاوت این طلبهها +عکس
معرفی برگزیدگان جشنواره تجسمی فجر
واکسن«روتا» در سازمان غذا و دارو
آلودگی آبمیوه های سنتی
سقوط در وال استریت
مردترین مرد؛ روزت مبارک
شیوع سالمونلا در انگلیس
تغییر سبک زندگی،برای مقابله با کرونا
تلاش آمریکا برای محکومیت ایران
شیوع کرونا در2 ناو آمریکایی
جریمه برای شرکت هواپیمایی بوئینگ
اوضاع ذی قار عراق همچنان ناآرام است
واکسیناسیون کرونا هنوز در بهشت زهرا آغاز نشده است
فضای مجازی مزایای بی نظیری دارد
خودزنی ائتلاف سعودی در یمن
اضطراب بازار ارز در پایان هفته
ترافیک روان در جادههای کشور
کیفیت هوای امروز پایتخت اعلام شد
نسخه کاغذی پزشکان؛ اسمش را نیار، خودش را بیار !
افشاگری منتجب نیا از باند نزدیک به سلطنت طلب ها
پراید در کدام شهرها ارزانتر است؟
توزیع اقلام پرمصرف ایام عید از چند روز آینده
دو پرسپولیسی علیه بازی کردن مهدی ترابی
واردات ۴میلیون دز واکسنکرونا تا پایان سال
عکس/ روستایی شبیه به انسان
مطهری: دلیلی برای رد صلاحیتم نمیبینم
روایت فوتبالیست شدن انصاریان
رهبر کره شمالی خواستار نظم سختگیرانهتر شد
ساماندهی بیخانمان های جنوب پایتخت
سیّد مرتضی علمالهدی از برجستگان تاریخ اسلام است
«قدوس» درخشید، برنتفورد پیروز شد
گره اصلی مذاکرات!
رشته کوههایی به نام پدر
توصیه رهبرانقلاب برای محرومان از اعتکاف
عربستان و اسرائیل درباره ایران رایزنی کردهاند
لوتی با موضوع امنیتی سریال نوروزی شبکه سه شد
مواضع برجامی خطرناک جو بایدن
آیا مرتضوی ستاد رئیسی را راه اندازی کرده است؟
استوری یحیی گلمحمدی به مناسب روز مرد
تداوم بارشها در کشور
راز دخالت آمریکا در امور داخلی عراق
افزایش حقوق کارکنان غیر هیأت علمی دانشگاهها
جدیدترین تغییرات سهمیه بنزین وانت بارها
کرونا تا چند ساعت روی لباس میماند
حال و هوای حرمها شب میلاد امیرالمؤمنین (ع)
ماجرای نامگذاری صحن حضرت زهرا
زندگی نامه سردارشهید جاوید الاثر حسن غازی /شهیدغازی بهترین الگو برای جوانان امروز است
از آنجا که حسن آقا در خانوادهای مذهبی متولد شده بود، حضور در محافل مذهبی و مبارزاتی را از کودکی آغاز کرده بود، برای همین در همان سن نوجوانی برای سایر هم تیمیهای خود، جلسات مخفی تشکیل میداد و...

زندگی نامه
سردار شهید حسن غازی در سال ۱۳۳۸ در خانواده ای مذهبی در شهر شهید پرور اصفهان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را تا دیپلم با موفقیت سپری کرد . آغاز دوران دبیرستان را نقطه شروع فعالیتهای سیاسی خود قرار داد و با شروع انقلاب اسلامی به صورت چشمگیر در جهت فرو پاشی رژیم طاغوت شاهنشاهی تلاش می کرد و در این راستا با پخش پیامها و اعلامیه ها و تصاویر حضرت امام خمینی (ره) بارها جان خود را به خطر انداخت.
در سن ۱۶ سالگی به عنوان کاپیتان تیم فوتبال جوانان سپاهیان بسیار خوش درخشید و در مسابقات قهرمانی کشور هم در منتخب اصفهان به عنوان ورزشکاری متدین، خوش فکر، خوش اخلاق، مستعد و با خلوص مطرح گردید که با شرایط فنی و تکنیکی بالائی که داشت در مسابقات قهرمانی آسیا به تیم ملی جوانان کشور دعوت شد. ایشان صرفاً ‹‹برای اعتلای روح و جسمشان ورزش می کردند و در میادین ورزشی که دوستداران زیادی پیدا کرده بودند به صورت مخفیانه جلسه می گذاشتند تا علیه رژیم طاغوتی مبارزه کنند. ایشان بسیار سعی داشت روح فرهنگ اسلامی را در جامعه ورزشی حاکم کند .
پس از پایان دوره دبیرستان در رشته پزشکی دانشگاه اصفهان پذیرفته و مشغول به تحصیل شد. او با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع تحرکات ضد انقلاب در غرب کشور پس از طی یک دوره امداد پزشکی در بیمارستان دکتر شریعتی اصفهان بی درنگ برای ستیز با گروههای منحرف ضد انقلاب و التیام زخمهای رزمندگان اسلام و مردم ستمدیده و محروم کردستان عزم آن دیار نموده و تمام تلاش خویش را در راه کمک به آنان در طبق اخلاص می گذارد .
شهید غازی در دوران جنگ
با شروع جنگ تحمیلی شهید غازی عزم نبرد با متجاوزان بعثی را نمود او در ابتدا مسئولیت یکی از آتشبارهای توپخانه را عهده دار شد لذا لیاقت و کاردانی ایشان باعث شد تا بعنوان فرمانده گردان توپخانه خدمات شایانی را به جنگ بنماید. آن بزرگوار که از ابتدای جنگ با مسئولیتهای مختلف وارد عرصه های نبرد شده بود در بسیاری از عملیاتها در غرب و جنوب شرکت داشت و بی مهابا به دشمن می تاخت و هرگز ضعف و ناتوانی از خود نشان نمی داد. لذا فرماندهی کل سپاه مسئولیت ایجاد اولین گروه توپخانه سپاه را به ایشان واگذار نمود و بعد از مدتی یگانهای مستقل توپخانه در سپاه با همفکری ایشان به وجود آمدند .
اما سرانجام در عملیات خیبر که برای سامان بخشی به آتش پشتیبانی به خط مقدم محاصره شده طلائیه رفت و تیر بار بدست همپای بسیجیان عاشق ساعتها جنگید و نهایتاً هدف تیر مستقیم تانک دشمن قرار گرفته و به لقاء ا... شتافت. جنازه او در طلائیه ماند و زیر آب رفت و بازنگشت
شهید از نگاه مادر
حسن چیز دیگهای بود، با خودم میگفتم اگه یه مو از سر حسن من کم بشه خودم رو میکشم، این صبرم الان معجزه ست، عنایت حضرت زینب(س)، ابوالفضل(ع) و امام زمان(عج). به اتاقش که میرم انگار همین دیروز بود از دستش دادم. تا قبل از سقوط صدام، حوله و دمپاییش رو مرتب میشستم و به اتاقش میبردم، به امید اینکه برگرده...
فقط یک چیز رو از من پنهون کرد: داروسازی دانشگاه اصفهان قبول شد اما به من نگفته بود. دوستاش بهش گفته بودن چرا به مادرت نگفتی. وقتی بهش گفتم چرا درست رو از من پنهون کردی گفت: میخواستم اسیر غرور نشی. چون پزشک شدن من برای میز و صندلی نیست، شاید بچهای درس نخونه و از مادرش کتک بخوره، اون وقت گناهش گردن منه.
حسن بعد از انقلاب مصاف در جبهه کردستان را تجربه کرد، جایی که گروهک کمونیست و تجزیه طلب کموله قصد فروپاشی نظام نوپای اسلامی را داشت .
دانشگاهها که بسته شد رفت بیمارستان شریعتی کارآموزی. گفت میخوام برم کردستان، اونجا معلم دینی هم بود، دو، سه سالی اونجا بود، زنگ میزدم و میگفتم حسن برگرد میترسم کموله سرت رو ببرن، گفت نترس.
بعد از مدتی برگشت و این بار رفت منطقه، گفتم: نرو ... دینت رو قبلاً ادا کردی گفت: مگر مادر خوشی اولادش رو نمیخواد؟ گفتم: چرا، اما میترسم شهید بشی، گفت: مصیبت مال همه ست. پس نگو نرو، گفتم: یه عمر میسوزم، گفت: شفاعتت رو میکنم...
حسن که پونزده ساله شد خدا یه پسر دیگه هم بمون داد، حسن خیلی خوشحال شد، گفتم چرا اینقدر خوشحالی میکنی؟ گفت آخه خدا یه پسر بهتون داد که دور من رو خط بکشین
حسن معلم من بود. اون قدر با هم رفیق بودیم که همه درد و دلش رو به من می گفت و من هم به او
جاوید الاثر لقبی است که به امثال حسن میدهند، رفتند و جسم خاکیشان با خاک یکی شد، مادر میگوید گفته بود برنمیگردم.
جنازه شهدا رو آورده بودن، خواب دیدمش، گفت: میدون امام میری؟ گفتم آره، گفت: نرو، جسد من رو نمیارن. گفتم: میخوای جسدت رو از من مضایقه کنی مادر؟ گفت: جسم مهم نیست، روح زنده است...
شهید از نگاه همرزم
همتیمی، نه بهتر بگوییم همرزم شهید. برای ورزشیهای اصفهان چهرهای آشناست. احمدرضا مهنام، کوچههای کودکی را با دوست صمیمیاش پشت سر گذاشته است.
هم محلهای بودیم، در خیابان ملک، از دوران دبیرستان که آن زمان سیکل اول میگفتند با هم همکلاس بودیم، کوچههای محله عصرها زیر پاهای ما بود، فوتبال بازی میکردیم، همان سال ها بود که تیم محلی با نام پاس ملک را راه اندازی کردیم. هم تیمیهای ما بزرگان امروز فوتبال اصفهان بودند، منصور ابراهیم زاده، ناصر پورمهدی، مرتضی یزدخواستی، علیرضا مستحفضیان، حسن مغزیان و محسن گلدسته، تعدادی از همین بچهها بعدتر جذب تیم نوجوانان سپاهان و جوانان این باشگاه شدند. از بین آنها شهید غازی، ابراهیم زاده و مستحفضیان به تیم اول سپاهان رفتند آن زمان محمود یاوری سرمربی سپاهان بود.
حسن بازیکنی با تکنیک بود، در فوتبال جزو با اخلاق ترینها هم بود، سالی که یاوری سرمربی تیم ملی جوانان بود به تیم ملی دعوت شد. به سپاهان و هوادارانش علاقه زیادی داشت، آن زمان از تیمهایی مثل ذوب آهن و تیم های دیگر شهرها پیشنهاد داشت اما به سپاهان و هوادارانش پشت نکرد، فقط به خاطر علاقهاش ماند.
جای حسن خالی است، از همان سال ها تا امروز چهارشنبه شب ها تمام بازیکنان همان تیم پاس ملک که الان به شهید غازی تغییر نام داده دور هم جمع میشویم و تمرین داریم.
انقلاب که شد مثل همه جوانهای آن دوره فعالیت انقلابیاش را شروع کرد، بعد از پیروزی انقلاب در ارتباط با غائله کردستان هم فعال بود، در کردستان شهید غازی، من و تعدادی از هم محلهایها و حتی امیر واعظ آشتیانی که دورهای مدیر عامل باشگاه استقلال بود تربیت بدنی سنندج را به مدت شش ماه اداره کردیم. تمرینات فوتبال راه انداختیم و بچههای کرد را جذب کردیم. شهید غازی در کردستان از محبوبیت خاصی برخوردار شده بود، در خارج از وقت کار، با لباس بسیجی و بدون اسلحه در شهر قدم میزد و هیچ خطری او را تهدید نمیکرد، او محبوب کردها شده بود.
در دانشکده پزشکی دانشگاه اصفهان داروسازی قبولشد، همان زمان تیم منتخب اصفهان هم قرار بود در جام قدس شرکت کند، به تیم ملی هم راه پیدا کرده بود اما به خاطر شروع جنگ و اینکه هدفش حضور در جبهه ها بود در هیچ کدام شرکت نکرد.
در یکی از عملیاتها مقادیر زیادی از توپ و تانک دشمن را غنیمت گرفت، این موفقیت او را بنیان گذار گردان توپ خانه جواد الائمه کرد که بعدها به مرکز توپخانه ۱۵ خرداد سپاه تبدیل شد.
زمان شهادت در طلائیه حضور داشت، عراقیها آن منطقه را زیر آب بردند و جسد حسن هیچ وقت بازنگشت.
اخطار به یک فوتبالی برای اذان گفتن با صدای بلند
نخبگان در هر کشوری، قطعا از سرمایههای بسیار گرانقدر و بینظیر آن کشور محسوب میشوند. سرمایههایی که موجب پیشرفت و تعالی جامعه، هموطنان و کشورشان خواهند شد. به همین دلیل برای مردم و مسئولین هرکشوری مورد احترام هستند...
اما آیا باید همیشه زمینه و امکانات برای فرد نخبه فراهم باشد تا بتواند فعالیت و کار کند؟ آیا اگر شرایط فراهم نبود، فرد نخبه میتواند از فعالیت و خدمت به کشور دست بردارد و حتی جلای وطن کند؟
آیا نخبگان جوانی در تاریخ معاصر ایران بودهاند که با عدم وجود شرایط و امکانات مناسب، وجود موانع بسیار بر سر راه و اهدافشان، دست از تلاش و فعالیت برنداشته باشند و موجب پیشرفت کشور هم شده باشند؟... و اینکه چگونه میتوان به تصحیح تفکر غلط برخی از نخبگان جوان کشور درباره «ناامیدی به علت قدر نخبهها را ندانستن!!!» و «آماده بودن شرایط و امکانات شرط فعالیت کردن نخبگان!» اقدام کرد؟
اینها سؤالاتی است که پاسخ آن را میتوان به راحتی از دل زندگینامه سردار شهید «حسن غازی» استخراج کرد....
نخبه ورزشی
شورای عالی انقلاب فرهنگی در «سند راهبردی کشور در امور نخبگان»، تعریف نخبه را این چنین بیان کرده است: «به فردی برجسته و کارآمد اطلاق میشود که در خلق و گسترش علم، فناوری، هنر، ادب، فرهنگ و مدیریت کشور در چارچوب ارزشهای اسلامی اثرگذاری بارز داشته باشد و همچنین فعالیتهای وی بر پایه هوش، خلاقیت، انگیزه و توانمندیهای ذاتی از یک سو و خبرگی، تخصص و توانمندیهای اکتسابی از سوی دیگر، موجب سرعت بخشیدن به پیشرفت و تعالی کشور شود، نخبه گفته میشود.»
کتابی با محوریت زندگی شهید حسن غازی با نام «وقت اضافه» از سوی نشر نارگل منتشر شده است
یکی از شهدایی که میتوان او را مصداق بارز فرد نخبه، آن هم با تعریف بالا دانست سردار شهید «حسن غازی» است.
او در سال ۱۳۳۸ در شهر اصفهان متولد شده بود. خانوادهای مذهبی داشت و دانشآموز درسخوانی بود. در کنار درس خوان بودن، به فوتبال هم خیلی علاقه داشت و بازیکن بسیار قابلی بود. در دوره دبیرستان ابتدا کاپیتان تیم فوتبال مدرسه شان شد و به دلیل برنده شدن تیم شان در مسابقات منطقهای و استانی، و مهمتر از آن به نمایش گذاشتن قابلیتهای فنی خود در این رشته، به تیم فوتبال نوجوانان سپاهان دعوت شد.
بعد از انجام چند بازی در تیم نوجوانان سپاهان، آنچنان درخشید که ابتدا کاپیتان تیم شد و سپس در جریان مسابقات قهرمانی تیمهای نوجوان کشور، برای حضور در تیم ملی جوانان انتخاب شد.
البته حضور در لیگ حرفهای و مشغول شدن به تمرینات، او را از سایر فعالیتهایش غافل نمیکرد. یکی از آن فعالیتها رسیدگی به درسهایش بود. اما فعالیت دیگرش پیگیری امور مذهبی و مبارزاتی علیه رژیم پهلوی بود.
از آنجا که حسن آقا در خانوادهای مذهبی متولد شده بود، حضور در محافل مذهبی و مبارزاتی را از کودکی آغاز کرده بود، برای همین در همان سن نوجوانی برای سایر هم تیمیهای خود، جلسات مخفی تشکیل میداد و ضمن دادن آموزشهای قرآنی و مذهبی به دوستانش روحیه مبارزه با حکومت پهلوی را هم در آنها ایجاد میکرد.
مثلا رئیس شهربانی دزفول به سرپرست تیم نوجوانان اصفهان بهخاطر اینکه «حسن آقا» صبح با صدای بلند اذان میگفت و دوستانش را برای نماز صبح از خواب بیدار میکرد، اخطار داده بود...
نخبه علمی
توجه جدّی به درسها و خوب درس خواندن در کنار سایر فعالیتها، باعث شد که حسن آقا بعد از پایان دوره دبیرستان و بعد از شرکت در کنکور در رشته پزشکی دانشگاه اصفهان قبول شود.
اما قبول شدن او در دانشگاه با روزهای پیروزی انقلاب اسلامی همزمان شده بود. او در عین حال که حضور در کلاسهای درس و یادگیری مطالب رشته پزشکی برایش خیلی مهم بود ولی حوادث کشور و نیاز انقلاب به حضور فعالانه در دفاع از نظام اسلامی را مهم میدانست. برای همین با شروع تحرکات ضدانقلاب در غرب کشور در سال ۵۸ درحالیکه تازه سال اول دانشگاه بود، درس را رها کرد و بعد از طی یک دوره امدادگری در بیمارستان دکتر شریعتی اصفهان، برگه مأموریت گرفت و برای کمک به پاسداران و رزمندگان راهی کردستان شد.
و اینها یعنی «حسن آقا» تشخیص میداد که برای تحصیل در رشته پزشکی، باید شرایط امنیت و آرامش برای همه فراهم باشد؛ و چون فراهم نبود، به جبهه رفت تا در حدّ توان خود شرایط را برای پیشرفت کشور آماده کند...
نخبه نظامی
با شروع جنگ تحمیلی و تجاوز ارتش بعث صدام به خاک کشور، حضور او در جبههها تداوم پیدا کرد. اما به دلیل تغییر شرایط از بخش امدادگری به فاز نظامی وارد شد. آنوقت در یکی از عملیاتها مقادیر بسیار زیادی از توپ وتانک بعثیون به غنیمت نیروهای اسلام درآمد. اتفاقی که باعث شد، «حسن آقا» به فکر راه انداختن یک گردان توپخانه و ادوات جنگی برای سپاه بیفتد.
عابدزاده در کنار شهید غازی
هوش سرشار او باعث شده بود که به فکر بیفتد با مهندسی معکوس روش عملکرد و حتی ساخت آن توپ وتانکها را به دست بیاورد. کار را با حضور چند جوان نخبه و دغدغهمند مانند خودش شروع کرد. جوانانی چون «محمد آقایی»، «حسن طهرانی مقدم»، «محمدرحیم احمدی» و...
اینچنین توپخانه «جوادالائمه(ع)» که بعدها به گروه توپخانه و موشکی ۱۵ خرداد معروف شد، توسط حسن آقا شکل گرفت.
اما اینجا تازه اول ماجرا بود، آموزش فشرده ادوات موشکی در دو ماه و در سوریه؛ آموزشی که در حالت عادی دوره یکساله دارد. برگشت به ایران و شروع به طراحی، ساخت و عملیات...
در این مقطع حسن آقا بهعنوان یک نخبه نظامی به سختی شرایط کار، حجم بالای کار و وظایف، نبود امکانات و بودجه و.... هیچ اهمیتی نمیداد و فقط به تکلیفش برای بالا بردن سطح دفاعی کشور فکر میکرد و برایش تلاش شبانهروزی میکرد...
تلاشهای او و دوستانش، به علاوه کسب موفقیتهای جدید در بخش توپخانهای سپاه پاسداران ادامه داشت تا زمان به روز ۱۱ اسفند ۱۳۶۲.ش رسید. روزی که حسن آقا برای پاسخ دادن به حملات توپخانهای دشمن، در عملیات خیبر در منطقه طلائیه حضور داشت و با اصابتترکشهای موشکی که در نزدیکی گروه آنها منفجر شد، به شهادت رسید. اما چون بعثیها شکست را نزدیک میدیدند، منطقه طلائیه را به زیر آب بردند و به این شکل جسد سردار شهید «حسن غازی» مفقود شد و به عقب برنگشت.
شهید حسن غازی بهعنوان یک جوان نخبه که در سه بخش ورزشی، علمی و نظامی درخشیده بود؛ هیچگاه منتظر فراهم شدن شرایط و حمایت مسئولان نمیماند. بلکه با روحیه جهادی و انرژی فوقالعادهاش شرایط را برای رسیدن به اهدافش تغییر میداد و زمینه را برای پیشرفت کشور فراهم میکرد.
آنچنانکه شهید طهرانی مقدم در وصف خصوصیات و روحیات او گفته است: «ماشاءالله از این انرژی! شهید [حسن] غازی که اصلا ما مسخ ایشان بودیم در اخلاق، در قدرت فرماندهی، در اخلاق محمدی(ص)، در آن سجایا با کرامتهای بالای انسانی، یک گنج مخفیه بود ایشان. درّی بودند که در روی زمین میدرخشیدند و زمین برایشان خیلی کوچک بود...ما در جنگ با شهید غازی تا لحظات آخر با هم بودیم که ما بیلیاقت بودیم و در واقع برگشت داده شدیم. البته «محمد آقایی» که در آنجا شهید زنده[شد]، «اعتصامی» جانباز شد و «حسن غازی» هم شهید شد.»
قسمتی از وصیت نامه شهید حسن غازی
باید بنده خدا شد. بنده خدا شدن تو را از بند همه بندگیها و از بندگی همه بندهها آزاد میسازد. چون عبادت خدا آزادیبخش است و عبودیت او حریت میآورد. ببین اسیر چه هستی؟ شکم و غذا؟ شهوت و شهرت؟ خانه و خادم؟ نام و نان؟ زن و فرزند؟ زر و سیم؟ وابسته به هر چه که باشی به همان اندازه قیمت داری.
منبع : حامیان ولایت