
علی اکبر سلیمانی، تکاور نیروی دریایی ارتش بوده است. در سال ۶٠ مجروح میشود، ولی پس از مدتی به جبهه باز میگردد. در جبهه اندیمشک، دوباره مجروح میشود؛ ولی این بار با توجه به قطع نخاعش جز در ناحیه سر نمیتواند حرکت کند. وقتی تشنج میکند، باید چند ماه در بیمارستان بماند.
با وجود رنج جسمی بسیار، برق شادی در نگاهش میدرخشد و به همه دنیا لبخند میزند. قهرمان ستودنی زندگی او مادری است که با روحیهای قویتر از فرزند به پرستاری از او مشغول است.
دائماً با او شوخی میکند، سر به سرش می گذارد و لبخند، لحظه ای از چهرهاش دور نمیشود. زندگی آنها را که به راستی به رنگ خداست، در سه واژه میتوان خلاصه کرد: مادر، عشق، پسر.
منبع : حامیان ولایت
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.